در همه خانواده ها تضاد و مشکلات وجود دارد. بعضی اوقات این مشکلات جزئی هستند و در زمان کوتاهی قابل حل می باشند. گاهی هم، مشکلات آنقدر بزرگند که زمان زیادی طول می کشد تا راه حلی برای رفع آنها پیدا کرد اما، مسئله میزان نزاع و بحث نیست بلکه راههای سالم و ثمربخشی وجود دارد که می توان به منظور حل مشکلات خانوادگی به کار گرفت و این داشتن مدیریت در زمان اختلاف کمک میکند تا بتوان این مسیر را در ظرایط رشدیافته تری طی کرد که کمترین آسیب را برای اعضای خانواده داشته باشد.
مدیریت اختلاف با خانواده موضوع مهمی است، چون رابطه هیجانی و احساسی بین اعضای خانواده وجود دارد و ارتباط درست با آنها یکی از راههایل لذت بردن زندگی است. آدمهای مختلف نظرات و دیدگاههای متنوعی نسبت به دنیای پیرامونشان، اتفاقات و موقعیتها دارند اما با وجود همین دیدگاهای مختلف بازهم باهم مسیر ارتباطی احساسی دارند.حتی داشتن سلیقههای مختلف یکی از جذابیتهای افراد است. برای اینکه از این اختلاف نظرها برای گرفتن ایدههای جدید و کارهای خلاقانه استفاده کنید باید بتوانید آنها را در زمان مناسب مدیریت کنید.
در اینجا در مدیریت اختلافات را در سه نوع از رابطه در خانواده مورد بررسی قرار می دهیم.
.۱اختلاف زوجین باهم
زمانی که دو فرد از فرهنگ های مختلف و با دیدگاه و بعد شخصیتی و رفتاری متفاوت باهم وارد زندگی مشترک می شوند تجربه اختلاف یک امر قابل پیش بینی و طبیعی می باشد. در این مسیر وجود اختلاف اهمیت زیادی ندارد اما اینکه با این اختلافات چگونه برخورد می شود و مدیریت می شوند هست که باعث می شود زوجین در ارتباط باهم نتیجه گیری متفاوتی را تجربه کنند.
گاهی اوقات اختلاف و درگیری میان زوجین بروز پیدا میکند. تفاوتهای فرهنگی و همینطور بیتجربگی درزمینهٔ ارتباط با جنس مخالف یا مدیریت زندگی مشترک ازجمله مسائلی است که باعث بروز این مشکلات میشود. ۵ سال نخست پس از شروع یک زندگی، سالهایی هستند که بیشترین احتمال برای از بین رفتن زندگی مشترک و جدایی در آن وجود داردچون این تفاوت ها با شدت بیشتری به چشم میخورد و هنوز زوجین نتوانسته اند به توافق برسند.
اگر فرصت بودن و ارزشمندی به هردو زوج داده شود کمک می کند تا اختلافات در مسیر بهتری مدیریت شود که بتوان از انها در مسیر رشد زندگی مشترک نتیجه گیری بهتری داشت.
اگر احساس کردید در حرفهای طرف مقابل نوعی جبههگیری یا حمله وجود دارد او را سرزنش نکنید. بلکه جملاتتان را با کلمه «من» شروع کنید. مثلا بگویید: «من فکر میکنم که …». با این کار مانع جبههگیری بیشتر فرد مقابلتان میشوید و فرد می داند که شما تنها نظر خودتان را بیان کرده اید و منتظر شنیدن نظرات او هم هستید و این نظر ختم یک اختلاف نمی باشد بله دو نفره قرار است جلو برود.
در زندگی مشترک مخصوصا در زمان اختلاف هردو زوج نیاز به فردی دارند که هم به لحاط فیزیکی و هم به لحاظ هیجانی باهم در تعامل باشند. دقت کنید که این نیازهای فیزیکی را نادیده نگیرید تا همسرتان احساس ارامش بیشتری کنند و بتوانید در مورد هیجانات خودتان باهم بهتر صحبت کنید.
یکی دیگر از روشهای خوب برای مدیریت اختلاف با خانواده پیدا کردن زمینههای مشترک است. دنبال موضوعی باشید که همه شما روی آن توافق دارید. پس از پیدا کردن آن روی توافق و جنبه مثبت صحبتتان تمرکز کنید. با این تفکر مثبت بهتر میتوانید صحبتهایتان را برای رسیدن به نتیجهای مشترک و میانه هدایت کنید دقت کنید که هردوی شما با تمام اختلافاتی که دارید وجه مشترک زیادی هم باهم دارید و در مسیر مشترکی باهم گام بر می دارید.
زمانی که اختلاف شدیدی دارید؛ تهمت زدن، سرزنش کردن و بهانهگیری سادهترین کار است پس به این موضوعات اگاه باشید تا بتوانید اگر به این سمت پیش رفتید آن را مدیریت کنید. با خودتان صادق باشید. مسئولیت احساسات خودتان و همینطور تفسیرهایی که از موضوع، برخورد یا موقعیت کردهاید را بپذیرید در این حالت امکان نتیجه گیری بهتری وجود دارد.
برای اینکه اختلاف زوجین در مسیر بهتری پیش برود نیاز است که محیط امنی وجود داشته باشد که در آن هردو زوج فرصت صحبت و بیان احساسات و نظرات خود را داشته باشند بدون اینکه نگران از دست دادن یکدیگر باشند در کنار بیان احساسات و نظرات، از به دنبال مقصر گشتن خوداری کنید و سعی کنید که با تعریف مسئله برای رفع اختلاف باهم هم گام شوید در این حالت می توان امیدورا بود که بتوانید از مهارت های هردویتان استفاده کنید تا بتوانید یا همین مسیر را بازسازی کنید و یا حتی مسیر جدیدی را بسازید.
.۲اختلاف والدین با فرزندان
در زمان فعلی دیگر مسیر ارتباط و اختلافات وسیع تر می شود و خب نیاز است که بتوان در قالب های وسیع تری نظرات را محترم بشماریم و در کنار رعایت همه نکات بالا به یک سری نکات دیگر هم توجه کنیم که متناسب با شرایط سنی فرزندانمان می باشد.فرزندان در سنین پایینتر معمولاً به دلیل وابستگی که به والدین خود دارند چندان با آنها دچار اختلافنظر نمیشوند چون دائم در قالب کسب رضایت شما هستند پس سعی می کنند دائم از رفتارهای شما تقلید کنند و حتی در صورت نارضایتی بازهم تحت کنترل بیشتری هستند، اما با رسیدن به سنین نوجوانی و بهموازات کاهش وابستگی و دستیابی به یک هویت مستقل احتمال ایجاد درگیری به دلیل اختلاف در طرز تفکر میان فرزندان با والدینشان افزایش پیدا میکند. اینکه شماها آگاه به شرایط سنی فرزندتان باشید اهمیت زیادی دارد چون میتوانید بهتر نیازهای او را درک کنید و در زمان روبرو شدن با اختلاف از منبع قدرت بودن خودتان استفاده نکنید و اجازه بدهید که فرزند شما احساس بودن را تجربه کند و بتواند نیاز و احساسات خودش را بیان کند در این حالت شما مدیریت بهتری در زمان اختلاف دارید چون می توانید همه شرایط را در نظر داشته باشید و به همه افراد توجه کنید.
علاوه بر این نوجوانی بازه سنی است که فشار روانی بسیاری را برای فرد به همراه دارد و همین موضوع میتواند احتمال تحریکپذیری و ایجاد اختلافات خانوادگی را افزایش دهد. با توجه به اینکه والدین نقش بسیار مهمی در زندگی فرزندانشان دارند و آسیب دیدن رابطه میان آنها میتواند خطرات بسیاری را برای فرزندان به همراه داشته باشد، بهتر است راجع به نحوه برخورد با نوجوان و نکاتی که میبایست در تربیت آنها مدنظر داشته باشید از یک روانشناس کمک بگیرید در هرصورت کمک از متخصص در مسیر اختلافی در همه روابط می تواند کمک زیادی به شماها کند تا نتیجه گیری بهتری داشته باشید.
منبع : مدیریت اختلافات خانوادگی: در همه خانوادهها مشکالت وجود دارد.