درون فکنی چیست؟ مکانیسم دفاعی درون فکنی چه آسیب هایی می زند؟
درون فکنی چیست و چکونه عمل می کند؟ درون فکنی یا همانند سازی شدید یکی از مکانیسم های دفاعی می باشد که بعد از فروید توسط نظریه پردازی به نام ملانی کلاین گسترش یافته است، کلاین بر این باور می باشد که یکی از مکانیسم های دفاعی رایج در میان کودکان درون فکنی نام دارد که قبل از این که زبان فرد شکل گیرد به وجود می آید و در همین ماه های اول در زندگی پدید می آید.
در جریان این مکانیسم نوزاد سعی می کند تا ویژگی هایی که مطلوب می باشد را در درون خود پدید آورد و با تجربه دائمی آن در درون خویش احساس امنیت و آرامش به او دست می دهد، در ادامه این مقاله در مورد مکانیسم درون فکنی و عملکرد آن توضیحات بیشتری را ارائه می دهیم تا با آن آشنا شوید.
مکانیسم درون فکنی چیست؟
درون فکنی که در اصطلاح تخصصی روانشناسی به نام introjection شناخته می شود یکی از انواع مکانیسم های دفاعی می باشد که برای اولین بار توسط زیگموند فروید مطرح شده است، فروید بر این باور می باشد که مکانیسم های دفاعی واکنش های ناخودآگاهی می باشند که از ساختار ایگو در برابر دو ساختار دیگر اید و سوپرایگو محافظت می کنند.
اید در خواست هایی در زمینه غرایز و امیال ابتدایی بیان می کند و از طرف دیگر سوپرایگو با در نظر گرفتن معیارهای اخلاقی یا همان وجدان اجازه برآورد کردن همه آن ها را نمی دهد در این حالت باید ایگو نقش میانجی گری را ایفا کند و فشارهایی که به خاطر ساختارهای متضاد به وجود می آید را مدیریت نماید، در همین راستا به کاربستن مکانیسم دفاعی مختلف تا حد زیادی می تواند کمک کننده باشد .
بر اساس نظریه فروید زمانی که فرد در درون خود دچار نقص می شود در این حالت به همانند سازی شدید با الگوهای مهم زندگی خود روی می آورد و در این شرایط فرد تلاش می کند تا جنبه های مثبت اشیا ( افراد مهم زندگی) را جذب کند و از این طریق از شر احساسات منفی رها شود، به این عمل در زبان روانکاوی به عنوان مکانیسم دفاعی درون فکنی شناخته می شود.
مکانیسم درون فکنی در نظریه ملانی کلاین
ملانی کلاین یکی از نظریه پردازان پسا فرویدی می باشد که باعث شد تئوری او افزایش یابد او بیشتر از فروید این مطلب را مورد بررسی قرار داد و بر روی دوران کودکی تاکید کرد و مفاهیم روانکاوری را برای نوزادان نیز به کار برد، کلاین بر این باور بود که در سنین کودکی از برخی از مکانیسم ها بیشتر استفاده می شود که می توان به مواردی مانند دوپاره سازی، درون فکنی، برون فکنی و همانند سازی فرافکنانه اشاره نمود، در واقع نوزاد از همان ابتدا متوجه می شود که مادر یا همان شی ابتدایی دارای ویژگی های مثبت و منفی می باشد.
اما او از نظر روانی قادر نیست تا دو جنبه فرد را مورد بررسی قرار دهد و به همین دلیل در ذهن خود به دو پاره سازی یا تقسیم دست می زند و دو شی را به عنوان پستان خوب و پستان بد در نظر می گیرد و بعد در نظر می گیرد تا این ویژگی ها را با مکانیسم درون فکنی در خود ایجاد نماید، در صورتی که کودک ویژگی های مثبت را جذب کند از احساس تنش و اضطراب در امان خواهد بود و در صورت جذب ویژگی های منفی، کودک نسبت به آن ها احساس کنترل خواهد داشت، با این حال آن چه کودک به درون خود راه می دهد بازنمای واقعی اشیا نخواهد بود بلکه تا حدودی به تخیل و خیال بافی او مربوط می شود.
تفاوت همانند سازی و درون فکنی
همانند سازی و درون فکنی دو مکانیسم دفاعی می باشند که با یکدیگر شباهت های بسیاری دارند برای تمایز این دو از یکدیگر می توان گفت که درون فکنی شکل شدید همانند سازی می باشد، به طور کلی در همانند سازی فرد تلاش می کنند تا شبیه ویژگی ها و الگوهای مثبت افراد مهم زندگی اش شود و ویژگی های مثبت آن ها را در خود به وجود آورد، این مکانیسم نوعی عمل تقلیدی به حساب می آید و فرد سعی دارد شبیه شخص مورد نظر شود اما در درون فکنی فرد تلاش می کند نقص های خود را با جذب ویژگی های مثبت دیگران جبران کند و از همین رو سعی می کند ویژگی های خوشایند آن ها را به خودش نسبت دهد.